توضیحات
کمدی انسانی
.
کمدی انسانی/جنگ در حاشیه کمدی انسانی شاید به دلایلی محبوب ترین اثر ویلیام سارویان باشد که در ایران نیز آن را سیمین دانشور در سال ۱۳۳۴ ترجمه و منتشر کرده است. مترجم در مقدمه ی آن یادآور شده است:«کتاب حاضر، کمدی انسانی که ترجمه فارسی آن اینک به شما تقدیم میشود، نیز از ادبیات زمان جنگ و تحت تأثیر جنگ دوم جهانی نوشته شده است.
نویسنده آن ویلیام سارویان، هرگز مدعی نیست که به پای همینگوی رسیده اما به هر روی کوشش خود را کرده است و اثری گیرا و جالب توجه به وجود آورده است.
کتاب کمدی انسانی داستان زندگی یک خانواده فقیر امریکایی در زمان جنگ است که به علت شرکتکردن تنها نانآور خانواده در جنگ وضع مادی آنها از بد به بدتر گراییده است. پسر چهاردهساله خانواده، هومر، با شغل نامهرسانی در تلگرافخانه، بهخانواده خود کمک میکند. هومر بهمناسبت شغل نامهرسانی ای که دارد تلگرافهایی را که حاوی خبر مرگ فرزندان خانواده هاست، پیام های مرگ و زندگی، عشق و امید را بهسراسر شهر ایثاکا می رساند. ضمناً، زندگی خودش را هم دارد.
آرزوهای کودکانه خودش، حسدها و رنجها، انتظارها و عشق های خودش را. برادر کوچک هومر یولیسس، که چهار سال دارد، نیز برای خود دنیایی ساخته است. این دنیای کودکانه از حوادث رنگارنگ سرشار است. یولیسس در شهر کوچک ایثاکا به سیر و گشت مشغول است؛ به دام میافتد، یک بار گم میشود، ترس برش می دارد، سیاحت می کند و دنبال بچه های همسایه راه می افتد تا دستبرد آنها را به زردآلوهای کال درخت خانۀ آقای هندرسن تماشا کند.»
وی می افزاید: «سبک این کتاب رئالیسم ساده است و معلوم است که نویسنده، مانند اکثر نویسندگان معاصر امریکایی، به راهنماییهای خانم [گرترود] استین توجه زیادی داشته است و مخصوصاً، تا حد زیادی تحت تأثیر شاگرد برجستۀ او، همینگوی، قرار گرفته است. اما باید گفت سارویان گاهی از برنامۀ اصیل ادبیات جدید سرپیچی کرده و ضمن آنچه دیده است، گاهی نادیدنی های خویش را هم افزوده است. از آن جمله فلسفه بافی های مادر هومر یا تلگرافچی پیر که می ترسد از کار بر کنارش کنند، غالباً از سادگی و لطف کتاب، بهعقیدۀ من، می کاهد. یک از مهمترین آثار سارویان کمدی انسانی است که نویسنده در آن رؤیا و واقعیت را به شیوه ای ماهر و دلنشین بیان کرده و آن را با کمدی الهی دانته مقایسه کردهاند.
شخصیتهای نمایشنامههای او با وجود پاکی کودکی، گستاخ و یاغی هستند. سارویان خود درباره گستاخی و یاغیگری گفته است: «نمایشنامهنویس، همانند هر انسان دیگری در اعماق وجودش یک روحانی آنارشیست است. هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند او را راضی کند. نمایشنامهنویس بهترین دوست و تنها دشمن خوب، بزرگ و واقعی همه انسانهاست. او نه با اجتماع همراه می شود و نه با آنها شادی می کند. نمایشنامه نویس راستین شورشی ای است که هرگز متوقف نمی شود.»
دیدگاهی دارید؟