1

 

مردیکه دو چهره داشت


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

مردیکه دو چهره داشت

آغاز داستان:
نه خواسته ام کلمات را به بازی بگیرم و نه خواسته ام عروس خیال هایم را برای شما تصویر کنم. این یک داستان نیست. یک حقیقت است. یک حقیقت تلخ و وحشتناک…
شاید قهرمان داستان را بشناسید. شاید تاکنون خیلی از نوشته های او را خوانده باشید؛ اما نه شما هیچگاه در صدد برآمده اید آفریننده آن افسانه های تلخ و غم انگیز را بشناسید و نه خود او هیچگاه خواست شناخته شود. من نام او را اندوه، غم، شیطان و یا از این قبیل گذاشته ام. اما چون می خواهم این داستان به حقیقت نزدیک باشد، شما او را با نام اصلیش با نامی که پدر و مادرش روی او گذاشتند و او هیچ وقت محبت آنان را احساس نکرد، بشناسید: “کریم”
او را من و سایر همکارانش کریم می خوانیم. اما شاید بسیاری از خوانندگان عزیز او را به نام “سپید”، “بهمن بام…” و “سیروس فر…” بشناسید. به هر حال او در میان ما است، زنجیری این اجتماع دوزخی و دردناک ما است. در میان ما زندگی می کند و چه بسا وقتی که این داستان به پایان رسید، او دیگر در میان ما نباشد. چون زندگی حقیقی او زمانی آغاز میشد که چهره دومش! شخصیت دومش جلوه گری می کرد و حالا که چهره دوزخی دوم شناخته شد، شاید دیگر زندگی آنقدر برایش مهم نباشد، همانطور که بسیاری از معیارهای اخلاقی برایش مهم نبودند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

پرویز قاضی سعید

تعداد صفحات

131

حجم (مگ)

2.2

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

دیدگاهی دارید؟