توضیحات
اسطورهشناسی آسمان شبانه
در این کتاب، درباره اخترشناسی و شنا خت صورتهای فلکی بحث شده است. اثر حاضر، با هدف بازشناسی نظمهای حاکم بر حرکت ستارگان و اجرام آسمانی، شناخت برجستگی دادههای مربوط به ستارگان و نقش نجوم در بینش اساطیری ایران تدوین شده است.
نگارنده در این پژوهش بر آن است که علل نامگذاری ماهها براساس و ترتیب کنونی، علّت انتخاب نمادهایی مشخّص برای برجهای دوازدهگانه، دلیل اتصال هفت اختر و دوازده برج با الگوی کنونی، شیوه پیوند میان چهار عنصر و برجها، شناخت مبنای طالع بنیان گذشته و استدلالهای آنها درباره برجهای سعد و نحس و ارتباط آن با سویههای مختلف زندگی انسانها را شرح داده و ضمن رمزگشایی از نقش نجوم در اسطورههای شناخته شده و رابطه میان آنها، ذهنیت اخترشناسان باستانی در ابداع رمزهای مختلف و متعدّد در صور فلکی، ستارهها و ماهها را تشریح کند.
شالوده ی تمام نظام های نجومی ، بازشناسی نظم های حاکم بر حرکت ستارگان و اجرام آسمانی است که شاخه ای از علوم تجربی را در پیوند نزدیک با ریاضیات تشکیل می دهد . مردمان از دیرباز بدان دلیل برای شناسایی این نظم ها اشتیاق داشته اند که اجرام کیهانی را همتای ایزدان می گرفته اند و بنابراین می پنداشتند که موقعیت این اجرام نسبت به هم ، شرایط زندگی مردمان و حتی سرنوشت یک انسان خاص را تعیین خواهد کرد . بنابراین در چشم ایشان ، حکمت طبیعی نجوم ، به احکام نجومی منتهی می شد و احکام نجومی یعنی ، آنچه ستارگان در زندگی مردمان تعیین می کنند ….
سنت اخترشناسیِ ایرانی، یکی از کهنترین خوشههای دانایی در این زمینه است و جایگاه و نقش ایـرانیان در صورتبندیِ آنچه امروز چشمِ اخترشناسان در آسمان میبیند، بیتردید از دستاوردهای سایرِ تمدنها، بزرگتر و موثرتر بوده است. این در حالی است که میراث نجوم ایرانی در دو قرن گذشته، هم نادیده انگاشته شده و هم به تدریج از یادها رفته است…
چرا نام ماههای سال به این ترتیب نهاده شده است؟ چرا این نمادهای برای برجهای دوازدهگانه انتخاب شده است؟ چرا هفت اختر و دوازده برج با الگوی کنونی به هم متصل شدهاند؟ چرا پیوند میان چهار عنصر و برجها چناناند که هستند؟ بر چه مبنایی طالعبینانِ گذشته سعد و نحس را به برجهای گوناگون منسوب میکردند و با چه استدلالی پیوند میان هر برج با سویهای از زندگی انسانی را برقرار میکردند؟ و در نهایت اینکه آیا میتوان معنای تمام این رمزگان را در یک اسطورهٔ یگانه و شناخته شده در کنار یکدیگر گنجاند و روابطشان را تشخیص داد؟ به این ترتیب آیا میتوان ذهنیت اخترشناسان باستانی که این رمزگان را برای اختران و ماهها ابداع کردند را درک کرد؟
دیگر آثار شروین وکیلی
دیدگاهی دارید؟