توضیحات
خورشید را بیدار کنیم
رمان خورشید را بیدار کنیم زندگی قهرمان داستان «درخت زیبای من» را دنبال می کند که یک دکتر سرپرستی اش را بر عهده گرفته و حالا سال های بعدی زندگی او را شاهدیم؛ سال های نوجوانی با همان رویاها، با قورباغه ای که در قلبش دارد و با شبحی که می بیند. زندگی زه زه یازده ساله در این مرحله از شیطنت و بازی درآوردن سر دیگران، سرشار است. در اینجا هم خیال پروری رهایش نمی کند. باز هم در عالم رویا برای خود پدری می سازد که مهربان و پراحساس باشد و شب وقتی که زه زه خوابیده، به سراغ او بیاید و رویش را بپوشاند.
زهزه در ۱۱ سالگی در خانه پزشکی که سرپرستی او را به عهده گرفته تا تحصیلاتش را به پایان برساند، زندگی میکند. ولی در این مرحله نیز زندگی زهزه از شیطنت و بازی در آوردن سر دیگران، سرشار است. در اینجا هم خیالپروری رهایش نمیکند، باز هم در عالم رویا برای خود پدری میسازد که مهربان و پر احساس باشد و شب وقتی که زهزه خوابیده، به سراغ او بیاید و رویش را بپوشاند…
بخشی از کتاب:
آدم وقتی می بخشد کاملا فراموش می کند اما وقتی که فقط از یاد می برد ، خیلی وقت ها باز به یاد می آورد .
دیدگاهی دارید؟