توضیحات
به کجا می رویم ؟ – جلد ۲
این کتاب یه مجموعه داستان است. اولین داستان کتاب با عنوان «سوراخهای دور مریخ» با این جملات آغاز میشود:
خدمه سفینههای فضایی بایستی بر مبنای شایستگیهای عقلی و احساسات غیر فردی انتخاب شوند. بهانهگیرهای سمج، صاحبان استخوانهای برآمده، وسواسیها و به خصوص کسانی که سفارش شده بودند، به درد این کار نمیخوردند. باور کنید که من از تجربه تلخی سخن میگویم.
در اولین هیئت اعزامی به مریخ، هاک آلنبی با مزخرفات و جناسهایی که میبافت ما را به مرز دیوانگی رساند. بالاخره به این نتیجه رسیدیم که حرفهایش را پشت گوش بیندازیم.
ولی هیچکس نمیتوانست آخرین مطلب کلاسیک او را نادیده بگیرد. آن مطلب در تقویم سالیانه دانش ستارهشناسی نوشته شده و در آنجا باقی خواهد ماند. آلنبی به عنوان فرمانده هیئت اعزامی، اولین کسی بود که از سفینه خارج شد پایش را بر سطح مریخ گذاشت و. وقتی او از محفظه هوا بند سفینه مارس I بیرون رفت، همان پایش را بر روی یک صخره مناسب گذاشت، نوک پوتین سنگیناش را در یک حفره قرار داد، پایش سر خورد، قوزک آن در رفت و روی باسنهایش به زمین خورد…
دیدگاهی دارید؟