شل سیلور استاین
شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین (به انگلیسی: Sheldon Allan Silverstein) شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو، ایلینوی متولد شد و در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت.
زندگی
پدرش ناتان و مادرش هلن نام داشت و نام خودش شلدون آنی سیلورستاین بود. او یک دختر و یک پسر داشت، دخترش شوشانا در ۱۱ سالگی از دنیا رفت و تنها پسرش ماتیو در هنگام فوت پدر ۱۲ سال داشت. او هرگز نمیخواست که برای بچهها بنویسد و با اصرار یکی از دوستانش که نویسندهٔ کودکان بود به جهان ادبیات کودک داخل شد و سبکی جدید و تک را بنیان نهاد. سیلورستاین اگرچه به عنوان شاعر و نویسندهٔ کودکان شناخته میشود اما آثارش بین بزرگسالان نیز بسیار دوست داشتنی است.
فعالیت هنری
وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فراخوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد.
سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی مینویسد که این دو کار نقاشی و نوشتن تنها اموری بودند که وی در آنها موفق بود. معروفترین آثار سیلورستاین آثاری است که او برای کودکان نوشتهاست؛ هرچند آثار وی در گروه سنی و مخاطب خاصی نمیگنجد و بسیاری از آثار او محبوبیت قابل توجهی در بین بزرگسالان دارد.
شل سیلورستاین برای مجله پلیبوی طراحی میکرد و شعر و قصه مینوشت.
آثار
برخی از آثار سیلورستاین که به فارسی ترجمه شدهاست:
- یک زرافه و نصفی (۱۹۶۴)
- درخت بخشنده (۱۹۶۴)
- کسی یک کرگدن ارزان نمیخواد؟ (۱۹۶۴)
- جایی که پیادهرو تموم می شه (۱۹۷۴)
- در جستجوی قطعهٔ گمشده (۱۹۷۶)
- آشنایی قطعهٔ گمشده با دایرهٔ بزرگ (۱۹۸۱)
- نوری در اتاق زیر شیروانی (۱۹۸۱)
- با همه مخلفات
- بالا افتادن (این کتاب را در ایران با نام وقتی به سن تو بودم نیز میشناسند)
- ترانهها
- کافه خوشخوراک رزالی
- لافکادیو، شیری که جواب گلوله را با گلوله داد
- بابانوئل نو
- راهنمایی پیش آهنگی عمو شلبی
- «پاهای کثیف»
- «هملت»
- «قهرمان»
- «عاشقانهها»
- «کمی نوازشم کن»
- «من و دوست غولم»
- آقای باکلاه _آقای بی کلاه
- اشعاری از شل سیلور استاین
.
- مجموعه آثار شل سیلور استاین
.
- مجموعه نوشته های شل سیلوراستاین
.
نمونه آثار
- ترانه پاهای کثیف(Dirty Feet)
آه پاهای کثیفی دارم/نمیتوانم تمیزشان کنم/پاهای کثیفی دارم/برای اینکه /مدت زیادی/در خیابانهای کثیف/با این و آن دست به یقه شدم/من با پاهای کثیفم از آنجا میآیم
- لافکادیو:شیری که جواب گلوله را با گلوله میداد.
او به ایران رفت تا برای شاه شلیک کند، او به فرانسه رفت تا برای نخست وزیر شلیک کند، او حتی به واشینگتن رفت تا برای رئیس جمهور شلیک کند.