توضیحات
برگرفته از متن کتاب:
ملت تاریخی ملتی است که وجودش مثمر ثمر و زندگانیش با سعی و کوشش و عمل و سازندگی توام باشد؛ وگرنه بحکم بودن، تاریخ ساز نیست. هر جامعه ای باید دارای اصولی برای ادامه زندگانی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حکومتی، اخلاقی، مذهبی و سایر نهادهای جامعه باز باشد. با چنین شرایط و اصولی استوار و ریشه دار ملت آریائی ایران، تاریخ خود را آغاز کرد و پایه ملیت و قومیت پاک خود را درمیان سایر ملل محکم نمود.
وجود بنیاد شاهنشاهی که مظهر و جلوه خدای بزرگ اهورا مزدا است، برهمه سرزمین پهناور ایران یکسان تابیده و بزرگ و کوچک را در زیر یک حکومت متمرکز ساخته و از برکات آن بهره مند نموده و برجهان تاریک و اهریمن زشتی چیره گردانیده، چنانچه ایران تنها جایی است که برای اولین بار در آن اتحاد ویگانگی اصل زندگی شده و براین اساس روابط مادی و معنوی خود را با جهان خارج برقرار نموده. وجود چنین نیروهای خلاق و سازنده سبب شده تا ایرانی با تمام نیرو درنگهداری شئون قومی و نژادی خود کوشا باشد و برای سرافرازی و افتخار کشورش از بذل جان فروگزار نکند. چنانچه در طول تاریخ با عظمت و غرورانگیزش گرچه تندبادهای حوادت شاخه و برگهای آنرا قطع کرده ولی تنه کهن سال توانا و برومند خود را از دست نداده و در طی قرون و اعصار در قلوب فرد فرد ملت ایران ریشه دوانیده. اساس حکومت هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بر پایه آزادی و ترحم برمل مغلوب بوده و برخلاف فاتحان رومی که سعی میکردند عقاید خود را بر مغلوبین بقبولانند، به آنان آزادی و محبت می دادند.
وجود استعداد و هوش و قابلیت جهانداری زمامداران و شاهان ایرانی بود که هخامنشیان مدت ۵۰۰ سال برمللی حکومت کردند که از هر حیث با پارسیان مخالف بودند…
دیدگاهی دارید؟