توضیحات
این یک داستان شادی بخش نیست. برعکس سرگذشتی است بسیار غم انگیز و دلخراش.
سالها پیش در شب عید سال نو، گویی ابری از غم و رنج بر جهان سایه انداخته بود. امروز هم پس از گذشت سالها وقتی شما داستان غم انگیز دخترک کبریت فروش را می خوانید، احساس رنج و اندوه فراوان می کنید.
اما دخترک فقیری که در آن شب عید سال نو از دنیا رفت، به سوی بهشت پرواز کرد تا در میان کودکان خوبی که در بهشت به سر می برند، برای همیشه به خوشی زندگی کند.
داستان ما سالها پیش در شهری بزرگ به نام دانمارک که مردمانی ثروتمند و همچنین فقیر در آن به سر می برند، اتفاق افتاده است…
دیدگاهی دارید؟