توضیحات
با مقدمه و شرح زندگی و آثار چرنیشفسکی
بخشی از کتاب:
بامداد یازدهم ژوئیه سال ۱۸۵۶ بود که آثار پریشانی و اضطراب در قیافه خدمتکاران یکی از مهمانخانه های پطرزبورک مشاهده میشد. این مهمانخانه در کنار ایستگاه راه آهن مسکو قرار داشت و ساعت ۹ شب پیش، مسافری به این مهمانخانه آمد و اتاقی اجاره کرد.
برای ثبت نام شناسنامه خود را به دفتر تسلیم کرد و برای خود چای و کتلت سفارش داد و گفت که چون خسته است و میخواهد آسوده بخوابد، شب هنگام مزاحم او نشوند. بعلاوه تاکید کرد که فردا صبح ساعت ۸ او را بیدار کنند زیرا کاری واجب در پیش دارد.
سپس به اتاق خود رفت و در را به روی خود بست. مدتی چنگال و بشقاب را به یکدیگر میزد تا صدایی از آنها شنیده شود. اما پس از اندک زمانی همه صداها خاموش شد و در نتیجه چنین تصور می رفت که مسافر از فرط خستگی به خواب رفته است…
دیدگاهی دارید؟