توضیحات
کیهان بچه ها – دوره جدید برای بچه های انقلاب – شماره ۲۶ – بهمن ۱۳۵۸
کیهان بچهها مجلهای ویژهٔ کودکان است که مؤسسهٔ کیهان آن را به عنوان قدیمی ترین مجله کودک و نوجوان ایران از تاریخ پنج شنبه ششم دیماه سال ۱۳۳۵ در تهران منتشر کردهاست. نخستین سردبیر این نشریه نویسنده معاصر جعفر بدیعی بود. این هفتهنامه از سال ۱۳۵۷ و بعد از پایان اعتصابات سراسری مطبوعات، سری جدید خود را آغاز نمود. جعفر بدیعی صاحبامتیاز و سردبیر و عباس یمینی شریف مشاور این مجله بودند.
سکان هدایت کیهان بچهها از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۹۲ بر عهدهٔ امیرحسین فردی بود که توانست با فراخوان نویسندگان کودک و نوجوان از هر طیف، سن و سلیقه، دوران درخشان این هفتهنامه را خلق کند که تربیت بسیاری از نویسندگان پرتوان و خلق بسیاری آثار فاخر حوزهٔ کودک و نوجوان، یادگار آن دوران بودهاست.
داستانهای دنبالهدار برای کودکان و داستانهای مصور و جدولِ کودکان از قسمتهای جالب این مجله بود. ضمیمهٔ شاپرک، که مخصوص خردسالان است نیز همراه کیهان بچهها و در صفحات میانیِ آن چاپ میشود.
از گروه مطبوعاتی کیهان
صاحب امتیاز: جعفر بدیعی
سردبیر: وحید نیکخواه آزاد
نقاشیها: سلمان بابایی
فیروزه گل محمدی
صفحه آرا: داوود جباری
سال بیست و سوم
دوره جدید، شماره ۱۱۵۵+۲۶
در این شماره میخوانی:
با مشت و فریاد من و تو
از میان آتش
روزی که خورشید به خانه ما آمد
چرا طاس میشویم؟
زنگ تفریح
نوزادان آبزی
دوستداران کیهان بچهها
مجله کیهان بچههای بچهها
پتسی و اورزولا (نهنگ خانم) [بعد از دو صفحه اول داستان، بقیه صفحات متعلق به این شماره نیست و بطور جداگانه از شمارههای بعدی مجله اضافه شده است.]
گفتگوی من و تو:
با مشت و فریاد من و تو
دوست کوچک من، سلام
بگذار قبل از هرچیز، به تو تبریک بگویم. لا بد میدانی برای چه به تو تبریک میگویم!
-برای جشنهای شروع قرن پانزدهم هجری و سالگرد انقلاب ایران.
از روز ۱۵ بهمن ماه تا روز ۲۲ بهمن ماه، هفته جشنهای ایران است. این هفته، با روز تولد پیامبر اسلام و امام صادق (ع)، آغاز شد و با روز پیروزی انقلاب اسلامی، پایان مییابد. امیدوارم در این هفته شاد باشی و در این جشنها شرکت کنی.
«گفتگوی من و تو» هم در این هفته، درباره پیروزی انقلاب اسلامی است، انقلابی که بزرگترین اتفاق جهان، در این سالهای آخر است.
دوست من، حتما تو هم روزهای انقلاب را به یادداری. در آن روزها همه مدرسهها و مغازهها و ادارهها تعطیل بود. هیچ کس به سر کار خود نمیرفت.
اصلا، کار همه این بود که با حکومت شاهی مبارزه کنند تا او را شکست دهند.
در آن موقع، امام در پاریس بود. همه چشم به راه و منتظر پیامها و اعلامیههای امام بودند. پیامهای امام، پی در پی به ایران میرسید و مردم را به حرکت وا میداشت.
انقلاب ایران مثل یک کشتی بزرگ بود. این کشتی در یک دریای طوفانی گرفتار شده
دیدگاهی دارید؟