توضیحات
این درام در ۱۹۰۳ به الهام از جنگ بوئرها تدوین یافته است.
از متن کتاب:
زنان: درحالیکه از پنجره نگاه می کنند:
– کافران، بابلیان!
– موزیک شیطانیشان را گوش کن!
– خداوند از ما چشم پوشیده و به حال خود رهایمان ساخته است.
دبورا: نه، این یک آزمایش است. خداوند ارتش میان صاعقه ها و زمین لرزه ها از شهر ما دیدن می کند. اما انبوه دشمنان چون شبح شب محو خواهند شد.
یکی از زنان: خدا با تیرهایش سوراخمان میکند. من از خشمش می ترسم.
نعومی کهنسال: “هان بنده ام یعقوب هیچ مترس! ای اسرائیل هیچ مترس. زیرا من با شما هستم. معجزه بوقوع خواهد پیوست.”
سکوت…
دیدگاهی دارید؟