توضیحات
شرح برهان صدیقین و حرکت جوهری)مسلم برهان صدیقین و برهان حرکت جوهری، در عالَم عقل و استدلال از زیباترین نمودهای عقل بشری برای نشان دادن معلولیت عالم خلق و علیّت حضرت ربالعالمین است. عظمت این دو برهان صرفاً در اثبات خدا برای عالَم نیست، بلکه عظمت آنها در وسعت و دقت آن جهانبینی است که در اختیار انسان میگذارد.
کتاب حاضر؛ حاصل بیش از بیست سال تدریس استادطاهرزاده در موضوع برهان صدیقین و حرکت جوهری است که ایشان در طی تدریس خود با روشهای ابتکاری و تقسیمبندیهای قابل توجه، این دو برهان را برای اهل تفکر هر چه بیشتر قابل فهم نموده است.
از همه مهمتر در روش استاد، کاربردی کردن و ملموس نمودنِ برهان و نتایج آن است و همین بود که ما را بر آن داشت که این مجموعه را در اختیار علاقهمندان به این نوع بحثها قرار دهیم.
در زندگی دینی و تفکر مذهبی، انسان احساس میکند هر موقع بخواهد در متون دینی اعم از قرآن و روایات قدمی عمیق و همراه با تفکر بردارد، سخت نیاز دارد از نورانیتی که در اثر براهین فوق به دست میآید، مدد گیرد.
به عنوان مثال؛ بارها انسان در قرآن با آیههایی مثل «وَ لِلّهِ مُلْکُ السَّمَواتِ وَ الاَرْضِ وَ اِلَیاللهِ الْمَصِیرُ» روبهرو میشود و از نظر معنی ظاهری میفهمد که آیه میخواهد بفرماید؛ مالکیت آسمان و زمین از خدا است. ولی اگر بفهمیم این مالکیت به چه نحوهای است، میتوانیم نتیجهای را که از آوردن این آیه در رابطه با آیات قبل و بعد از آن حاصل میشود، بهدست آوریم. و مسلّم باید انسان از قبل فکر کرده باشد که اگر خداوند خالق و هستی بخش آسمانها و زمین است و بین خداوند و مخلوقاتش، رابطه هستی بخشی در میان است و در این صورت است که مخلوق، تجلّی خالق میشود و دیگر رابطه عالَم با خالقِ عالَم، مثل رابطه فرزند و مادر نخواهد بود.
پس از فهم این نکته است که نحوه حضور خالق عالَم در عالَم را میفهمیم و با داشتن این تفکر متوجه میشویم که خداوند میخواهد تصرف مطلق خود را در عالم به ما گوشزد نماید وگرنه چنانچه ما تصور صحیحی از نوع رابطه خداوند با مخلوقاتش نداشته باشیم چگونه میتوانیم از تذکر خداوند در آیه فوق، رابطه تصرف مطلقش نسبت به مخلوقات را متذکر شویم.
مثال فوق روشن میکند تفکراتی که در اثر براهین صدیقین و حرکت جوهری برای انسان حاصل میشود، بسیار در فهم آیات و روایات به او کمک میکند و اساساً صاحب قرآن و روایات همواره ما را در فهم سخنانشان دعوت به تفکر کردهاند، و براهین فوق، تفکر انسان را در موضوعِ رابطه بین خالق و مخلوق قوت میبخشد. ما نتیجه را به خود عزیزانِ خواننده واگذار میکنیم و از ذکرنظرِ وسیع و کلی در باره جهان با هم امتزاج یافت…
کوشش ملاصدرا«رحمهاللهعلیه» بیش از هر چیز در امتزاج و ایجاد هماهنگی بین دین و خصوصاً تعالیم شیعه و فلسفه بود، او سرانجام موفق شد نهضتی را که از «کِندی» برای پیدایش این هماهنگی آغاز شده بود به ثمر رساند و نشان دهد که چگونه روش استدلال و ذوقی و اشراقی، و آنچه از راه وحی
دیدگاهی دارید؟