توضیحات
نویسنده قبل از ورود در متون تفسیری، اسطوره و شناخت و جایگاه تصویرها و نمادگرایی و جایگاه اسطوره در قرآن را بررسی میکند .وی در فصل اول، علم حضوری و علم حصولی و نسبت آنها را با اسطوره ارزیابی مینماید .
در فصل دوم، سیر نزولی عالم و رویا و خیال و کهانت را تبیین میکند .در فصل سوم کتاب، رمز و نماد و سمبل و نشانه و تمثیل و مجاز و استعاره، مرزبندی و تفکیک میشود .نویسنده پس از ذکر این مقدمات نمادهای دایره، مربع، مثلث، شاه و شاهزاده، آب، پرندگان، ارقام، اژدها و ماندالا، و درختان را تاویل میکند .
فصل چهارم کتاب به قرآن و متنو تفسیری اختصاص دارد .در این فصل واژه اسطوره در یک یک آیات، بررسی و بعضا با متنو تفسیری مقابله و موازنه میگردد .نویسنده در پایان کتاب، نگرش اسطورهای را با توجه به روضه الجنان ابوالفتوح رازی و قصص القرآن سورآبادی و تفسیر طبری و کشف الاسرار میبدی ریشهیابی و نقادی میکند .
دیدگاهی دارید؟