توضیحات
الماس آبی: مجموعه کتاب های طلایی
سرکار رابرت تافت پاسبان خیابان در جلوی جواهر فروشی ویلسون ایستاده بود و آمد و رفت اتومبیل ها را تماشا می کرد. خیابان چندان شلوغ نبود و اتومبیلها بی سروصدا در حرکت بودند. اتومبیل سیاه بزرگی در جلوی جواهر فروشی ویلسون ایستاد و مرد قد کوتاهی از آن بیرون آمد…
دیدگاهی دارید؟