0

 

اولین و داستانهای دیگر


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

از داستان آخرین برگ:
در بخش غربی میدان واشنگتن و در ناحیه ای کوچک، خیابانها شکلی نامنظم و گیج کننده دارند. این خیابانها چندین بار همدیگر را قطع کرده اند و به همین خاطر باریکه هایی بینشان ایجاد شده که به آنها می گویند «محله».
این محله ها پیچ و خمهای عجیب و غریبی دارند و هر خیابان یک یا دو بار خودش را قطع می کند. یک بار هنرمندی امکان و موقعیت ارزشمندی را در این خیابان پیدا کرد. تصور کنید اگر یک مجموعه دار با صورتحساب رنگها، کاغذها و بومهای نقاشی اش از این مسیر بگذرد، ممکنست همزمان خودش را در حال بازگشت و بدون آنکه پولی پرداخته باشد ببیند!
به همین دلیل خیلی زود پای هنرمندان زیادی به دنبال پنجره های شمالی، سرپوشهای قرن هجده، اتاقک های زیرشیروانی و اجاره های پایین به روستای قدیمی، جالب و البته عجیب گرینویچ باز شد. در بالای یک ساختمان آجری سه طبقه که بیشتر به دخمه شباهت داشت، سو و جانسی کارگاه هنری کوچکی داشتند. نام دیگر جانسی جوانا بود. یکی از دخترها از ماین آمده بود و دیگری از کالیفرنیا. آنها در رستورانی در خیابان هشتم همدیگر را دیده بودند و علاقه مشترکشان به هنر و سالاد سبب شد آنها به هم بیشتر نزدیک شوند و با هم یک کارگاه هنری کوچک تشکیل دهند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

گردآورندگان: مهدی رضایی و پونه شاهی

تعداد صفحات

358

حجم (مگ)

7

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟