0

 

اگر خورشید بمیرد


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

این کتاب خاطرات خانم فالاچی در ناسا و در کنار فضانوردان است. ایشان با قلم صادق و شیوا به نوشتن مصاحبات خود با فضانوردان و اتفاقاتی که در طی مدت ماموریت خود در کنار آنان از سر گذرانیده می پردازد.

بخشی از کتاب:
علف چنان زمین را پوشانده بود که سنگ دیده نمی شد. پایم به سنگ گرفت و کنار خیابان نقش زمین شدم. هیچکس به کمکم نیامد. قرار هم نبود کسی بیاید. هیچکس در آن خیابان و شاید حتی در خیابانهای دیگر شهر، راه نمی رفت.
اگر آدم بخواهد به تمام خطراتی که متوجه ما هستند فکر کند باید اصلا پای خود را از خانه بیرون گذارد . وقتی هم در خانه ماند باید از جایش تکان نخورد .

چون در انجا هم ممکن است بلایی بر سرش بیاید. چه بسا کسانی که در حمام برق می گیردشان. یا اینکه پایشان روی پله ها لیز می خورد و می شکند یا موقع بریدن کالباس انگشتشان را می برند.

اگر بخواهیم به این چیزها فکر کنیم باید از جایمان تکان نخوریم. همان جا روی اولین پله بنشینیم. مثل کرم های حشره ای وحشت زده که فقط به یک چیز فکر می کنند: انواع مرگ…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

اوریانا فالاچی

مترجم

بهمن فرزانه

تعداد صفحات

543

حجم (مگ)

6.7

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟