توضیحات
هدف از این کتاب در درجه اول پیگیری تاریخچه انسان پوچگرا در چند دهه اخیر و ارتباط آن با فلسفه اگزیستانسیالیسم (مکتب اصالت وجود) و در درجه دوم تجزیه و تحلیل شخصیتهای «تهوع» سارتر، «بیگانه» کامو و «مرد سرگشته» سال بلو است.
انگیزه اصلی گزینش این سه قصه وجود نشانههای روشن از عکسالعمل قرن بیستم نسبت به مسئله پوچی و مسائلی از قبیل ازخودبیگانگی و تنهایی انسان در آنهاست.
دیدگاهی دارید؟