توضیحات
از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی
محمدعلی فروغی: کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمی توان قدر و قیمت برای آن معین کرد. اگر از دست و زبان کسی برآید که از عهده ی ستایش او به در آید، دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم. از نثرش بگویم یا از نظمش؟ از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟ مراتب عقلی او را بسنجم یا حالات عشقی؟ غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟ به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟ پس، بهتر آن است که سخن دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هرچند سرافرازانه می گویم که قوم ایرانی در هر رشته ای از علم و حکمت و ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده و لیکن اگر هم به جز سعدی کسی دیگر نپرورده بود، تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود.
مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید؛ اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند! هفتصد سال از زمان او می گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده؛ بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است. گویی این شعر را درباره ی خود سروده است که: صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید.
دیدگاهی دارید؟