توضیحات
عنوان اصلی: Sans Famille
این کتاب یکی از ارزنده ترین آثاری است که برای جوانان و نوجوانان نوشته شده است. هکتور مالو رمان های متعددی با رعایت نکات و ملاحظات تربیتی برای جوانان از خود به یادگار گذاشته که از آن میان کتاب ” بیخانمان ” دارای شهرت و محبوبیت جهانی است .
از روی این اثر تا کنون فیلم های سینمائی و کارتون و برنامه های تلویزیونی متعددی تهیه شده و نویسندگان و مترجمین بسیاری آن را به شیوه های گوناگون و برای استفاده گروه های های سنی متفاوت کودکان و نوجوانان ترجمه و تلخیص و بازنویسی کرده اند که این ترجمه نیز از آن جمله است .
مالو. هکتور رماننویس فرانسوی (۱۸۳۰-۱۹۰۷) پس از پایان تحصیلات در شهر روان به پاریس رفت و در رشته حقوق به تحصیل ادامه داد، سپس در دفتر اسناد رسمی به کارآموزی پرداخت و در ضمن با روزنامههای مختلف همکاری کرد. اولین رمانش در ۱۸۵۹ به نام دلدادگان پیروزی فراوان یافت و مالو به دنبال آن دو جلد دیگر انتشار داد با عنوان همسران و فرزندان .
میان سالهای ۱۸۵۹ و ۱۸۹۶ رمان رونهایم را منتشر کرد که شرح حال شخصی و ادبی او به شمار آمد.
مالو در حدود هفتاد رمان نوشت که بعضی از آنها در چند جلد انتشار یافته است، از آن جمله: مهمانسرای دنیا (۱۸۷۵-۱۸۸۶) در چهار جلد، زد و خوردهای ازدواج (۱۸۷۷) در سه جلد، کولی پر هیاهو (۱۸۸۰) در سه جلد، و مانند آن. رمان رومن کالبری (۱۸۶۹) بسیار مورد توجه جوانان قرار گرفت و از بهترین رمانهای او به شمار آمد. رومن کالبری، قهرمان داستان که در قریهای در ولایت مانش زاده شده، پس از مرگ پدر به عمویش سپرده میشود که مردی خسیس است با رفتاری مستبدانه.
رومن بر اثر تحملناپذیری خوی عمو میگریزد و با ماجراهای غیرمنتظر و مضحک روبرو میشود. اکتور مالو در این اثر با قلمی واقعبینانه حوادث و وضع قهرمانان را وصف میکند و لحنی نیمه قهرمانی، نیمه غمانگیز به کار میبرد. انتظار خواننده در این اثر پیوسته به صورتی رضایتبخش برآورده میشود. بدکاران مجازات میشوند و نیکوکاران و منصفان پاداش میبینند، اما بیش از همه صداقت و سادگی نویسنده در نقل جلب توجه میکند.
معروفترین رمان مالو بیخانمان به دریافت جایزه آکادمی فرانسه نایل آمد و تنها کتابی است از مالو که هنوز تازگی و تأثیر غمانگیز خود را در نسل جوان حفظ کرده و پیوسته از آن تجدید چاپ شده است. داستان سرگذشت کودکی گمشده و سرراهی است که مردی دورهگرد او را از پیرزنی میخرد و با میمونها و سگهای خود همراه میسازد و از این گروه کوچک به طور سیار نمایشهایی ترتیب میدهد.
پسر پس از مرگ ارباب آزاد میشود و بدون هدف به گرد شهرها میگردد و با ماجراهای بسیار روبرو میشود، تا سرانجام در لندن پدر و مادرش را مییابد و فرجامی نیک به دست میآورد.
دیدگاهی دارید؟