توضیحات
جغرافیاى سیاسى شیعیان منطقه خلیج فارس، از آثار علمى خانم زینب متقىزاده است که در آن، وضعیت جغرافیایى سیاسى شیعه در این منطقه مهمّ به صورت مستند و روشمند مورد تحلیل قرار گرفته است.
ساختار
کتاب پس از مقدمه على اصغر محمدى و مقدمه مؤلف، در چهار فصل با این عناوین سامان یافته است: ۱- تشیع، اندیشهها و باورها؛ ۲- جغرافیاى سیاسى منطقه خلیج فارس؛ ۳- جغرافیاى سیاسى شیعیان خلیج فارس؛ ۴- رستاخیز شیعى.
گزارش محتوا
در مورد روش و محتواى کتاب حاضر چند نکته گفتنى است:
- على اصغر محمدى سیجانى در مقدمهاى که بر این کتاب نوشته، تأکید کرده است که پیروزى انقلاب اسلامى ایران در سال ۱۳۵۷، فصل جدیدى را در تاریخ ملتهاى منطقه گشود که به «عصر خمینى» معروف گردید. با طلوع خورشید عالمتاب آن امام بزرگوار، شیعیان عزت خویش را دوباره یافتند و در پرتو نورافشانى آن رادمرد، احساس قدرت کردند و به عنصرى تأثیرگذار در تحولات منطقهاى و جهانى مبدل شدند. نهضت حزب الله لبنان، تجلى عینى اندیشههاى سیاسى خمینى بزرگ(ره) بود که نخستین پیروزى مسلمانان و اعراب را در برابر اسرائیل غاصب محقق ساخت و بدینترتیب، راه پیروزى را به همه مسلمانان نمایانده و نشان داد که تعالیم روحبخش تشیع علوى، مىتواند همیشه راهگشا باشد.
- نویسنده تصریح کرده است که شیعه هم به لحاظ نحوه شکلگیرى، هم از بعد اعتقادى و آموزههاى مذهبى و هم از حوزه روند تاریخى، همواره انقلابى، محرک و ناراضى از وضع موجود بوده است. شیعه از بدو تولّد، ماهیتى انقلابى داشته و سیر تاریخى حوادثى که براى آن رخ مىدهد همواره این روحیه را تقویت نموده است. هر چند که سالهاست که این مذهب اقلیت، طرد شده و در انزوا نگاه داشته شده، ولى ظرفیتهاى موجود آنان را چون آتشفشان خاموشى نگاه داشته که هر آن، امکان فوران آن مىرود؛ گو آنکه شعلههاى هشداردهنده این فوران قریب الوقوع را در جنبشهاى شیعى که هر از چند گاهى رخ مىنماید، مىتوان مشاهده کرد.
- نویسنده یادآور شده است که خلیج فارس از جنبههاى مختلف سیاسى، از مهمترین مناطق جهان به شمار مىرود، بهویژه آنکه بیش از سه چهارم مخازن نفتى جهان در آن قرار دارد. در واقع وقتى از اهمیت استراتژیک خلیج فارس سخن به میان مىآید، چهار ویژگى این منطقه مورد توجه است: نخست اینکه خلیج فارس به عنوان حلقه ارتباطى سه قاره، از گذشتههاى دور جایگاه ویژهاى را در ارتباطات بینقارّهاى به خود اختصاص داده و همچنین وجود تنگه هرمز که یکى از سه تنگه مهم بینالمللى است، موقعیت خاصّى را براى منطقه فراهم آورده است. دومین ویژگى، وجود ذخایر عظیم نفت و گاز و منابع طبیعى موجود در آن مىباشد. سومین ویژگى این است که این منطقه بازار مصرف خوبى براى کالاهاى لوکس خارجى است و چهارمین ویژگى این است که به لحاظ ایدئولوژیکى به عنوان مرکز جهان اسلام تلقى مىگردد.
- نویسنده بر آن است که بهطور کلى مىتوان گفت به لحاظ جغرافیایى مهمترین بخشهاى خلیج فارس در انحصار شیعیان است. از بعد جمعیتى نیز کشورهاى ایران، عراق و بحرین، اکثریت قابل توجهى از شیعیان را در خود جاى دادهاند که از میان این سه کشور، ایران و عراق از پرجمعیتترین کشورهاى منطقه هستند. اما از بعد اقتصادى، گرچه شیعیان همواره در تلاش بودهاند تا جایگاه ویژهاى را در این حوزه به خود اختصاص دهند و در برخى کشورها تا حدودى نیز موفق عمل کردهاند، ولى از آنجا که به لحاظ سیاسى همواره تحت سیطره اقلیت سنى مذهب بوده و مىباشند، در بیشتر موارد ناکام ماندهاند؛ اما محرومیت این گروه مذهبى از بعد سیاسى اسفبارتر است.
- نویسنده تأکید کرده است که مطالعه سیر تاریخى زندگى سیاسى- اجتماعى شیعیان در خلیج فارس، مشخص مىسازد آنچه اینک تحت عنوان «رستاخیز شیعه» رخ مىنماید، در واقع یک واکنش و اعتراض به محرومیتهایى است که در طول تاریخ همواره بر آنان تحمیل شده است. البته نباید فراموش کرد که رستاخیز شیعى، نوعى واکنش تدافعى در برابر هجوم و سیطره فرهنگ غرب و فراگستردن آن به دیگر نقاط جهان، بهویژه جوامع اسلامى نیز به شمار مىآید. بدون تردید، این شیعیان نیز همانند دیگر مسلمانان، پس از یک دوره فترت و سستى، با ظهور انقلاب اسلامى ایران از خواب طولانى غفلت بیدار گشتهاند؛ گویى پیروزى انقلابى این چنینى، آنان را با الگوى عینى یک جنبش شیعى آشنا نموده و امیدهاى تازهاى به سوى آینده روشن گشوده است.
- نویسنده سرانجام تأکید کرده است که با وقوع انقلاب اسلامى ایران و تحقق عینى حاکمیت تشیع در ایران، افقهاى تازهاى به روى شیعیان منطقه گشوده شد. این انقلاب با تکیه بر بعد معنوى خود، تأثیر بهسزایى در راستاى گرایش این نهضتها به سوى تحقق اندیشههاى اسلامى داشته است. همچنین نویسنده در تحلیل وضعیت موجود شیعیان منطقه خلیج فارس نوشته است: در واقع صرف نظر از تعارض آموزههاى مکتب تشیع با مدرنیته غرب، موقعیت جغرافیایى آنان نیز در تضاد با منافع جهان صنعتى بوده و بنابراین، بیش از پیش حساسیت این کشورها را برانگیخته است. بر این اساس آنها در طول تاریخ کوشیدهاند در همراهى با حاکمان داخلى، شیعیان را در انزوا قرار دهند و با اطلاق عناوینى چون تروریسم و بنیادگرایى به نهضتهاى اسلامى، بهویژه جنبشهاى شیعى منطقه، افکار عمومى را بر ضدّ آنان تحریک کنند. البته بهرغم تلاشهاى به عمل آمده، نهضتهاى شیعى به دلیل وجود فرهنگ سیاسى و انقلابى که تقویت کننده روحیه افراد آن است، نه تنها بر اثر فشارهاى وارده تضعیف نمىگردد، بلکه حتى بیش از گذشته و با ایمانى راسختر از قبل، به مبارزه خویش ادامه مىدهند
- از امتیازهاى اثر حاضر، عبارت از روشمندى و ارجاع و تحلیل علمى است؛ بهطور مثال مىتوان به این نکته اشاره کرد که در پایان هر فصل از کتاب حاضر، خلاصه و استنتاج نویسنده از مطالب گذشته تحت عنوان نتیجهگیرى بیان شده و همچنین خلاصه و نتیجهگیرى نهایى نویسنده در پایان کتاب نوشته شده است.
دیدگاهی دارید؟