توضیحات
روانشناسی محمدرضا پهلوی و همسرانش فوزیه، ثریا، فرح
نگارنده با تطبیق نظریه روانشناسی کارن هورنای بر رفتار محمدرضا پهلوی، بر این باور است که عوامل ناهمگون محیطی و اجتماعی دوران کودکی محمدرضا شاه، و نگرش سلطهگرایانه و فقدان حمایت و محبت در زندگی منجر به شکلگیری راونرنجوری و اضطراب اساسی وی شد و شخصیت نابهنجار متأثر از گذشته باعث شد تا در دوره حکومت، با خودشیفتگی، تملقدوستی و عقده خودبزرگبینی، بهدنبال سلطه بر دیگران باشد.
درنهایت، ضعف شخصیتی وی باعث شد که نتواند با بهرهگیری از قدرت موجود داخلی و حمایتهای خارجی، نظام شاهنشاهی پهلوی را از فروپاشی نجات دهد.
دیدگاهی دارید؟