توضیحات
داستانهایی از شاهنامه فردوسی (زال و رودابه)
«زال و رودابه» از داستانهای شاهنامه است. این، داستان عشقی است که نادیده هر دو طرف را گرفتار میکند. داستان از این جا شروع میشود که زال پس از آنکه پدرش پادشاهی زابل را به او میسپارد برای سرکشی به شهرها و کشورهای تابعه از زابل بیرون میرود تا به کابل میرسد.
پس از آشنایی با مهراب که پادشاه کابل و از نبیرگان آژی دهاک (ضحاک) بوده به گونهای شگفت شیفته و دلباختهٔ دختر مهراب میشود. از آن سو هم رودابه دخت مهراب با شنیدن ویژگیهای زال از زبان پدرش، هنگامی که با سیندخت سخن میگفت، شیفته و دلباختهٔ زال میشود.
پس از آن با میانجی شدن غلام زال و چند کنیز از سوی رودابه پیش درآمدهای دیدار این دو فراهم گردید. با وجود مخالفت های دربار، سرانجام با پافشاری و پیگیریهای زال و بخت بلند این زناشویی (که ستاره شناسان خبر آن را به منوچهر شاه میدهند) این پیوند سر میگیرد .داستان راپونزل کپی برداری از این داستان بوده است.
دیدگاهی دارید؟