توضیحات
نویسنده در این کتاب با استفاده از منابع ایرانی در زمان هخامنشی نظیر لوحها و کتیبههای تخت جمشید و منابع بابلی نوین، بر آن است تا اهمیت و نقش سیاسی و اقتصادی زنان را در نخستین شاهنشاهی ایرانی پارسی ( ۳۳۱ ۵۵۹ق.م) به تصویر بکشد.
«القاب بانوان درباری»، «ازدواجهای سلطنتی»، «زنان درباری و دربار هخامنشی» و «زنان و اقتصاد ایران هخامنشی» عناوین اصلی کتاب هستند. نویسنده با این سخن که زنان ایرانی عملکرد خودسرانهای در سیاست داشتهاند موافق نیست.
او سلسله مراتبی بین زنان اشراف و زنان درباری قائل میشود که در رأس آن مادر شاه و همسر شاه قرار داشتهاند. او خاطر نشان میکند: زنان درباری از موقعیتی برخوردار بودند که به آنها امکان میداد با صدور فرمان به مأموران خود، استفاده از مهر خود و استخدام کارمندان اداری برای اجرای کارهایشان اختیار تام محصول املاکشان را داشته باشند. این زنان همچنین مراکز تولید نیروی کار متعلق به خود را داشتند .
مدارک بابلی حاکی از آن است که زنان نجبا نیز اقدامات اقتصادی مشابهی انجام میدادند. در این بررسی سعی بر این بوده است که در مورد مسئلۀ زنان درباری و غیردرباری بر اساس منابع خاور نزدیک باستان و همچنین منابع یونانی بحث شود…
با توجه به این مدارک، نمیتوان کماکان بر این نگرش پای فشرد که زنان در دربار هخامنشی صرفاً تودهای بیاعتبار بودند که بی هیچ نقش و هدفی در پس دیوارهای کاخ زندگی میکردند.
دیدگاهی دارید؟