در این کتاب مفاهیم برآمده از منظومه ایلیاد یعنی عقاید و افکار “همر” مورد بررسی تاریخی با فرهنگ غرب و شرق قرار گرفته، میزان این تاثیر معلوم میشود. “برخی از این تاثیرات مستقیم است، یعنی یکسره ماخوذ از آثار همر است، برخی دیگر به صورت غیرمستقیم از طریق اندیشمندان و متفکران پس از وی به فرهنگ جهانی راه یافته و در نتیجه در تمدن روزگاران بعد موثر افتادهاند.
نشانههای این تاثیر که پایههای اصلی هر فرهنگی بر آن استوار است در کتاب مورد بررسی و نقد قرار میگیرد…. بیست و چهار بخش کتاب ایلیاد تنها شامل شرح صحنههای مختلف جنگی نیست، بلکه خواننده در خلال آن با افکرا و اندیشههایی آشنا میشود که در واقع مبانی فرهنگ غرب را تشکیل میدهند…. همر در ایلیاد عشق و محبت را در ابعاد مختلف آن میکاود، جوانمردی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد، مراتب ایثار و از خود گذشتگی را مینمایاند، تقدیر و سرنوشت معقولانه را مطرح میسازد. مردان متقی و ظالمان شقی را مقایسه میکند، اصل عدم قطعیت در جهان را مطرح میسازد،…. و در تمامی منظومه ایلیاد خواننده را پیوسته به تامل و تفکر وا میدارد….”.
برای خواننده ایلیاد که طبیعتا انسانی فرهیخته و اندیشمند است بینایی و نابینایی سراینده آن موضوعی درخورتوجه، یا حداقل موضوع اصلی، نیست. آنچه برای خوانندگان چنین اثری شگفتانگیز است، اندیشههایی است که سراینده آن در اثری حماسی ارائه مینماید.
اثری که به قول افلاتون «کتاب مقدس همه یونانیان است». اما این «کتاب مقدس» آئینی با خود آورد که باید آن را آئین هُمری نامید. آئینی که یکی از ارکان فرهنگ و تمدن غرب است، که البته شرق نیز از آن بیتأثیر نماند.
در کتاب حاضر که جابهجا مفاهیم برآمده از ایلیاد، یعنی عقاید و افکار هُمر، مورد بررسی تاریخی با فرهنگ غرب و شرق قرار گرفته، میزان این تأثیر معلوم میشود. برخی از این تأثیرات مستقیم است، یعنی یکسره مأخوذ از آثار هُمر است، برخی دیگر به صورت غیر مستقیم از طریق اندیشمندان و متفکرانِ پس از وی به فرهنگ جهانی راه یافته و در نتیجه در تمدن روزگاران بعد مؤثر افتادهاند.
نشانههای این تأثیر که پایههای اصلی هر فرهنگی برآن استوار است در جای جای کتاب مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
دیدگاهی دارید؟