توضیحات
مقدمه
سالها پیش آنزمان که در مدرسه درس میخواندیم معلم انشای ما همیشه از کشورهای غربی و مردم نجیب و متمدن غرب برایمان حرف میزد و اینکه در آنجا هیچکس بحق دیگری تجاوز نمیکند آنچنان که در سال بندرت دادگاهی برای محاکمه فردی متجاوز تشکیل میگردد و قضات دادگاهها اغلب از بیکاری دست روی دست میگذارند
و از مقوله هائی غیر از شغل خویش سخن میگویند . معلم انشای غرب زده ما آنقدر از تمدن غربی ها گفت که همه بچه های کلاس مجذوب غربیان شدند و همه ما آرزو میکردیم که روزی یکی از آن از ما بهتران» متمدن را در خیابان ببینیم و براستی دیدن یک اروپائی موبور و قد بلند برای ما کلی افتخار بود و در سالهای بعد مخصوصاً اگر میتوانستیم چند کلمه انگلیسی با یکی از
دیدگاهی دارید؟