0

 

فرزندان شیطان


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

سرآغاز داستان:
تهران خیلی بزرگ شلوغ شده است. وقتی که آفتاب سر می زند، هیاهو برپا می شود. صدای اتومبیل ها، فروشندگان دوره گرد، قشقرق بچه ها و سوت کارخانه ها بهم آمیخته و جار و جنجال خفه و همهمه آلودی به وجود می آورد. مردها از خانه ها بیرون می ریزند و شتابزده به دنبال کار و کاسبی خود می روند. زنها، دخترمدرسه ها و پسرها در ایستگاه صف می کشند.

اتوبوسها پر از جمعیت است با قیافه های جورواجور. بعضی ها سردماغ و با نشاط و خوشحال به نظر می رسند. برخی گرفته و غمگین هستند. چرا؟ خدا می داند! هر که یک نوع درد دارد که برایش غم خلق می کند. پارکابی ها داد می زنند. یک زن با قصاب سر کوچه چک و چونه می زند تا گوشت بی استخوان بگیرد.

یک پسربچه با پای برهنه می دود، نان سنگکی به دست گرفته است و یک دختر سیه چرده با دامن کثیف و آلوده و چهره زردنبو و دردآلود به دنبال دختر اربابش است تا او را به مدرسه برساند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ارونقی کرمانی

تعداد صفحات

438

حجم (مگ)

29

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟