0

 

قصه‌های کوچه


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

ما یک باغچه داریم که وسط حیاطمان نشسته است . پنج تا آفتاب گردان دارد . یک درخت آلوچه ی بزرگ وسط آن است و توی حاشیهی آن با بام شمعدانی ،کاشته، رطوبت از باغچه جدا نمیشود . بابام یا یکی از ما صبح و عصر با آب پاش باغچه را آب میدهد . غیر از ما نیز مادرم همیشه با تفاله چائی و چر کآب استکان به باغچه میرسد . غیر از باغچه در حیاط چند تا گلدان داریم – اما زندگی گلدانها از باغچه جداست .

پیش از ظهرها که مادرم میرود بازار سبزی یا میوه بخردمن تو اطاق با چوب کبریتها بازی میکنم روی فرش آدم پاخانه درست میکنم وقتی حوصله ام سر میرود میآیم بیرون با باغچه حرف میزنم ـ باغچه جواب

نمیدهد . اما من فکر میکنم که باغچه روزگاری جواب میدهد

توضیحات تکمیلی

نویسنده

حمید صدر

تعداد صفحات

56

حجم (مگ)

3.8

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟