0

 

قفس طوطی جهان خانم


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

از متن کتاب:
“آن روز از روزهای گرم تابستان شهر سوخته زار بود. از روزهایی که داغی هوا، خروسها را وامی داشت بی موقع آواز بخوانند. کوچه ها و خیابانها از نم رختخواب ها و ملافه های پهن شده سر هره ها و معجرها بوی تن و عرق و شاش می دادند. توی خانه ها و بازارچه ها بادبزن از دست کسی نمی افتاد.
سر یک قالب یخ خون به پا می شد. قطارهای کوچکی که بین کمپ های کارگری رفت و آمد داشتند از جایشان تکان نمی خوردند. ریگ هایی که بچه ها برای له شدن زیر چرخهای قطار روی ریل می گذاشتند به همان شکل باقی می ماندند. ملخ ها زیر لوله های آب و نفت خُپ می کردند. نسیمی که از روی شط می وزید سنگین از دم هوا، به نیمه راه نرسیده بیحال سر چتر سبز نخلهای بارور می افتاد. بوق کشتیها و صدای فیدوس با صدایی بم در هوا لیز می خورد و آفتاب چنان می تابید روی طاق فلزی و
برزنتی ماشینها که انگار می خواست دخل پلیت و آهن و چتریهای سر راهش را هرچه زودتر دربیاورد.”

توضیحات تکمیلی

نویسنده

نسیم خاکسار

تعداد صفحات

194

حجم (مگ)

1.5

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟