توضیحات
مجموعه داستان کوتاه مادرپریشی، بیان ناپیراسته امور سرکوفتهشده زیر بار سنگین مفاهیم ریاکارانه زیبایی است. زبان منقطع و عریان انسان خسته معاصر ایرانی است.
خسته از مفاهیم، خسته از ستودن و خسته از ستایش شدن. انسانی در پیِ نسلهایی که گویی سالها کوشیدند تا هرآنچه از طبیعت زیست انسانی است فروگذاشته و مفاهیم را ستایش کنند تا از مسیر ستایش مفاهیم، به ستایش خود برسد.
شکستی ممتد در ایدئالهایی نامعلوم. راویان و شخصیتهای مادرپریشی اما این کوشش کمالطلبانه را رها کردهاند. با زبانی ناقص و زشت و جملات و واژگانی ناپیراسته و روانی خندان و پریشان اما طبیعی و انسانی. داستانهایی نمایشگر زندگانی و زندگی امروز ما آنگونه که هست، بیهیچ نیمنگاهی به آنگونه که گمان رفته باید باشد.
دیدگاهی دارید؟