توضیحات

لئو نیکلایویچ تولستوی نگارنده ی مشهور و فعال سیاسی اجتماعی اهل روسیه بوده است. تولستوی یکی از پر آوازه ترین نگارنده ها و بزرگ‌ترین اشخاص تاریخ روسیه می‌باشد.  داستانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا و رمان کوچک مرگ ایوان ایلیچ جایگاه او را در بالاترین رتبه ی ادبیات داستانی جهان ثبت گشته است.

در یکی از روزهای گرم تابستان به همسر خویش خبر داد که می بایست واسه ی فروختن مال‌التجاره خود به شهر مجاور سفر کند اما همسرش اصرار می نمود که در آن روز مخصوصا از سفر کردن خودداری کند برای آنکه شب خواب دیده است که موهای زیبای شوهرش خاکستری گشته و دیگر از آن حلقه‌های زیبا اثری نبود.

اما آکسیونوف خندید و گفت غزیز دلم خواب تو درست نمی باشد و من بعد از فروختن جنسهای خویش سوغاتی خیلی خوبی واسه ی تو خواهم آورد.و اینگونه بود که تاجر جوان با زن و فرزندان کوچک خویش خداحافظی نمود و به سراغ تقدیر خویش از شهر خارج شد.