توضیحات
کلر زاخاناسیان بانوی میلیاردر معروفی در دنیاست که پس از سال ها به شهر زادگاهش بازگشته است . این شهر که زمانی پر رونق بوده اکنون از رونق افتاده و مردمش در فقر شدیدی به سر می برند و بی کارند آنها امیدوارند که کلرا به شهر کمک نماید .
کلر زمانی که در این شهر زندگی می کرده عاشق پسری به نام ایل بوده ولی پس از بارداری ایل او را رها می کند و اکنون کلارا شرط کمک به شهر را اجرای عدالت در مورد ایل می داند .
دیدگاهی دارید؟