توضیحات

جنگ اوکراین و نگاهی به شرایط سیاسی جهان

اولین قربانی جنگ، حقیقت است!

با حمله روسیه به اوکراین، سیاستمداران و رسانه‌ها موج عظیمی از تبلیغات را در جهان راه اندازی کرده‌اند و با تحریف حقایق و جعل واقعیات، مسائل را آنگونه که خواهان آن هستند در معرض دید جهانیان قرار می‌دهند .
در یک سو، در سناریوی تدوین شده، پوتین دیوانه‌ای است مهاجم که با هیتلر مقایسه و کشور اوکراین و مردم آن هم در نقش قربانیان این تهاجم وحشیانه تعریف می‌شوند. همه چیز به صورت سفید و سیاه به نمایش گذاشته شده است و تمام وسایل ارتباط جمعی غرب در این راستا به فعالیت مشغولند. دروازه‌های کشورهای اروپای غربی به ناگهان بر روی پناهندگان اوکراینی گشوده شده و به گرمی از آنان استقبال می‌شود، نه سیم خارداری، نه دیوار آهنینی و نه قاچاقبَری در مرز‌ها دیده می‌شود .
دولت فخیمه انگلیس نیروی داوطلب به اوکراین ارسال می دارد و نفت و گاز روسیه مورد تحریم واقع می‌شود و حتی شرکت هایی چون کوکاکولا و مک دونالد و KFC به ناگهان سیاسی شده و در لباس عاشق آزادی ظاهر می‌شوند.
در سویی دیگر، هیزم‌کشان جنگ‌های جهان در رژیم اسلامی، آتش جنگ را در حمایت از پدر معنوی خود در مسکو، به عربستان و پالایشگاههای نفتی کشانده‌اند و بر هر انتقادی از سیاست‌های روسیه به تندی و بی‌تحمل حمله کرده و پوتین را ناجی شمشیر به دست جهان معرفی می‌کنند.
تبلیغات آنچنان شدید است که اگر بخواهی به گونه دیگری به مسائل نگاه کنی مورد هجوم افرادی واقع می‌شوی که کوچکترین آگاهی از تاریخ و جغرافیای منطقه ندارند و اطلاعاتشان تنها از طریق وسایل ارتباط جمعی تحت سلطه‌ی تبلیغات و هوچیگری بدست آمده است.
در این نوشتار قصد داریم تا تحولات اخیر در سیاستهای جهان، روابط و دیپلماسی کشورها را با نگاهی انتقادی و در حد امکان بیطرف، به بحث و بررسی بنشینیم. همچون کارآگاهی که در جستجوی سرنخ هایی است تا علل و اتفاقات منجر به مرگ یک فرد را لحظه به لحظه و قدم به قدم موشکافی کند و هرآنچه را که عامل آن اتفاق است، دریابد. تنها زمانی بهترین نتیجه حاصل می‌شود که محقق برای کاوش انگیزه‌ها و نیات مظنون، خود را در نقش و جایگاه او بگذارد و این مسیر را طی کند، تا با کنار هم چیدن علتها و نشانه هاست که به هدفش نایل شود.
امروزه جنگها یک شبه و مانند گذشته با تصمیم یک پادشاه برای کشورگشایی شروع نمی شوند، بلکه در پس هر مناقشه ای کوهی از منافع و شیطنت ها و کارشکنی هایی است که دولتها را به رویارویی و نبرد می کشاند. اما تنها و فقط سیاستمدارانی قابل احترامند که در شطرنج روابط جهانی، نتیجه بازی را به جنگ ختم نکنند.
مطلب پیش رو تحلیلی همه‌جانبه درباره ی جنگ است، جنگی در حال وقوع که در پس زمینه‌ی آن عوامل بسیاری در جریان بوده تا روابط طرفین را به اینجا کشانده است.
باید یادآوری کنم که هر جنگ زده ای، هر بی‌خانمان شده‌ای، هر خارج از وطنی، هر صدای بمب شنیده‌ای، دردها و مصیبت‌های جانخراش و روان آزار جنگ را می‌فهمد و درک می کند و وجود و وقوع آن را به شدت تقبیح می‌کند. در تمامی مطالب ذکر شده‌ی حاضر نیز، این دردها کاملا به رسمیت شناخته شده و بانیان و عاملان آن از از شرق تا غرب مورد نفرت و انزجار می‌باشند. تمامی آنها که یک شبه توسط بوق و کرنای رسانه ها و عوام‌فریبی دولت‌ها تبدیل به ناجیان ملت و یا قاتلان خونخوار می شوند. مطلب حاضر تحلیل این جنک در سطح رفتار و عملکردهای واقعی این سیاست‌مداران و حکومت‌هاست که تا حد توان تلاش شده به دور از احساسات و دخالت تعلقات شخصی انجام پذیرد.
باید تبلیغات رسانه ای را دور ریخت از ذهن زدود و شروع به تفکر نقادانه کرد.