توضیحات

خواننده عزیز، این کتاب تنها سرگذشت پرفراز و نشیب یکی از سیاستمداران معاصر ایران نیست . سیاستمداری که زمانی در کنار کاخ باکینگهام در رؤیای پادشاهی خود بسر می برد و مدتی در کنج زندان سمنان روزی هزار بار برای خود آرزوی مرگ میکرد . بلکه گوشه ای از تاریخ سیاسی معاصر ایران است که از اواخر سلسله قاجاریه شروع می شود و در سالهای میانه پادشاهی رضاخان پهلوی پایان می پذیرد.
آری، سخن از نصرت الدوله فیروز یکی از بازیگران صحنه سیاست در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است. فیروز میرزا نصرت الدوله که بعدها نام خانوادگی خود را «فیروزه انتخاب کرد حدود ۱۳۶۴ شمسی از بطن عزت ملک خانم عزت السلطنه که پنجمین دختر مظفرالدینشاه قاجار بود متولد شد. پدرش هنوز سالار لشکر لقب داشت و جوانی در آستانه سی سالگی بود.
فیروز میرزا دوران کودکی را در تبریز گذرانید و از پنج سالگی تحصیل خود را مطابق معمول زمان آغاز کرد. مقدمات زبان فارسی و عربی، قرآن و شرعیات، حساب و هندسه، ترسل و حسن خط و زبان فرانسه را تا حدی فراگرفت و در سن ۱۴ سالگی اجبار به نجف منتقل شد و پس از چند ماه در مدرسه شبانه روزی فرانسوی ها در بیروت ثبت نام کرد.

دوران اقامت اجباری فرمانفرما پدرش در خارج از ایران پنج سال به طول انجامید و سرانجام مظفرالدینشاه در صدارت عین الدوله با بازگشت او به ایران موافقت کرد، مشروط بر اینکه دسیسه بازی های خود را کنار بگذارد. فرمانفرما به تهران بازگشت ولی فیروز میرزا که یکسال از تحصیلات متوسطه اش باقی مانده بود در…