توضیحات
نقطه انفجار
از متن کتاب:
زن خارجی بود و به زبان فرانسوی و با لحنی که معلوم بود سخت مضطرب و نگران است، گفت:
– آلو! شما کی هستید؟
گفتم: من راوند، کارآگاه اداره پلیس!
زن با همان لحن مضطرب گفت:
– مسیو راوند، من فرانسوی هستم. اسمم ژیزل است. خواهش می کنم به من کمک کنید. مرا از چنگ این جانیها نجات بدهید.
پرسیدم: از کجا تلفن می کنید؟
زن که خودش را ژیزل معرفی کرده بود گفت:
– از یک اتاقک تلفن عمومی، در انتهای خیابان امیرآباد شمالی، آدرس اینجا را درست نمیدانم.
گفتم: حالا بگویید چه اتفاقی برای شما افتاده؟ و کی مزاحمتان شده؟
ژیزل گفت:
– شما که کارآگاه پلیس هستید باید کمکم کنید که برگردم فرانسه. من نمی خواهم پیش آنها بمانم…
دیدگاهی دارید؟