توضیحات
منوچهر آتشی در این کتاب شعر نیما یوشیج را با هدف پی بردن به کلیت شعر نیما و تفاوت آن با شعر زمان او با این مختصات بررسی میکند:
۱ – محور مکان و زمان، ۲ – محور زبان و آشنایی زدایی، ۳ – محور زیبا شناختی و نمادگرایی، ۴ – محور بومیگرایی و خیزش به سمت افقهای جهانی، ۵ – نگرشی محتوایی به بعضی شعرها. نگارنده برای نمونه در بخشی از کتاب میگوید: “….
نیما گاهی و شاید در موارد زیادی حضوری از خود در شعرها به نمایش میگذارد، که جنبه سوبژکتیو ندارد، بلکه بیشتر کتابی و در هیات “ابژه” و استعاره یا نماد است. مثلا وقتی شب پرهای خود را به شیشه اتاق او میزند و میگوید: “چه فراوان روشنایی در اتاق توست” ما راوی را به حدس نیما تصور میکنیم.
یعنی هر کس دیگری که در ظلمات دیارش چراغی در اتاقش دارد که نمادی از روشنایی اندیشه است، میتواند جای او باشد، و راوی و خود چراغ، هردو به نماد و یا موضوعی “ابژه” گونه تاویل میشوند.
حتی در شعری که میخوانید و در کتاب کلیات عنوان آن “نیما” است: با وجود صراحت نام، شعرما را به فضایی رازآمیز میکشاند. “نیما” به قول خود او در اصل نام پهلوانی از پهلوانان مازندران بوده، اما این جا نخست به نام “پروانه” ای از آن سخن میرود. این شگرد نیما در این شگرد نیما در این شعر برای آن است که به ما بگوید: هر کسی یا هرچیزی میتواند جای نیما باشد…”.
دیدگاهی دارید؟