0

 

وقت دیگر، شاید… : فیلمنامه


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

برگرفته از متن کتاب:
خیابان. روز. خارجی.
چند آدمک مغازه ی پوشاک، از درون جعبه آینه بی حرکت نگاه می کنند؛ در خیابان تاکسی پر از مسافری نگه می دارد و از آن زن و مرد پیرسالی پیاده می شوند – با سر و وضعی متوسط – و پول راهشان را می دهند و در را می بندند. تاکسی می رود. آنها دمی بلاتکلیف به اطراف نگاه می کنند و سپس می آیند روی نیمکت کنار خیابان می نشینند. همان موقع سواری کوچک آقای مدبر از آن سوی خیابان به این سو دور می زند و جلوی نیمکت می ایستد. زن و مرد پیرسال بلند می شوند. مدبر و زنش کیان همانطور که نشسته اند از تو درهای پشت را باز می کنند. پیرزن و پیرمرد می روند سوار شوند.
کیان: وای ببخشین معطل شدین.
مدبر: سلام ،سلام دیر که نکردیم؛ هنوز سه دقیقه مونده.
کیان: چطورین؟ مثل این که بهترین. نه؟
در بسته می شود و سواری راه می افتد. آدمکهای جعبه آینه بی حرکت نگاه می کنند.
سواری در حرکت [ادامه]
کیان نشانی در دست نگاه می کند کجا باید بپیچند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

بهرام بیضایی

تعداد صفحات

95

حجم (مگ)

8.2

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟