توضیحات
مجموعه ی مقالاتی زیر عنوان «پنج مقاله در باره ی فدرالیسم» با مقدمه ی لطیف پدرام از طرف حزب کنگره ی ملی افغانستان به چاپ رسیده است. این مجموعه مقالات هم به جنبه ی تئوریک و هم به جنبه ی عملی فدرالیسم پرداخته شده است.
پرسشهای اساسی این کتاب فدرالیسم چیست؟ همگرای و همکاری در نظام های فدرالی، فدرالیسم و دموکراسی، فدرالیسم و تنوع ملی و فرهنگی و مقالهی از یک نویسندهی کشور مان آقای بصیر کامجو(ساختار نظام قانونی در جمهوری فدرال آلمان) را در این کتاب می خوانید.
به همین اساس مقدمه ی را که توسط لطیف پدرام در مقدمه ی کتاب آمده خدمت خوانندگان گرامی قرار میدهیم.
با سپاس بخش جوانهای کنگرهی ملی
به نام خداوند جان و خرد
از روز هایی که، در نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، نظام دموکراتیک فدرال را به عنوان یکی از اصلی ترین و مهمترین اهداف سیاسی حزب ما (کنگرهی ملی افغانستان) و بدیلی برای «وضع موجود» و جلوگیری از تجزیهی میهن مان پیشکش کردم چند سالی میگذرد. نظریهی فدرالیستی ما، با موافقتها و مخالفتهایی روبرو گردید.
از همان آغاز، با توجه به تنوع قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی افغانستان و نیز نا متوازن بودن سطح رشد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ولایات کشور و حتا ساختار جغرافیایی افغانستان، به سلامتی و درستی برنامهی که مطرح کرده بودیم، باور داشتیم. هر چه زمان میگذرد یقین و باور ما محکمتر و غنی تر میگردد؛ نخبگان و هم وطنان زیادی به این نظریه میپیوندند و جبههی فدرالیستها هر چه افزون تر، گسترده میشود. در سطح شماری از حلقات سیاسی و کشورهای منطقه و جهان نیز به مثابه راه حلی برای برون رفت از بحران موجود پذیرفته شده است. گزارشگران «گزارش رشد انسانی ۲۰۰۴، آزادی فرهنگی در جهان متنوع ما»{ی} تاریخ ۱۵ ژولای ۲۰۰۴، بروکسل، سازمان ملل متحد چنین مینگارند: «… نظامهای نا متقارن فدرال به گروههای مختلف در کشورهای چند قومی یاری میرساند. در یک فضای با ثبات و احترام متقابل با هم زیست کنند». «مالوش براون» متولی برنامهی توسعه ملل متحد به این باور است که «راه حل، در ایجاد نهادها و طرحهای عملیای نهفته است که هم اجازهی حق تعیین سر نوشت را میدهند – که از طریق آن احساس تعلق و افتخار به گروه ملی خودی را به وجود میآورد- و هم امکان برای ایجاد یک نظم مشترک را؛ نظمی که موجب دلبستگی به نهادها و نمادهای مشترک باشد».
دیدگاهی دارید؟