توضیحات
کتاب در دو فصل تدوین یافته است. نگارنده ابتدا ادبیات زمینهساز مشروطه را بررسی میکند؛ سپس آثار و اندیشههای عصر مشروطه و برخی از چهرههای این دوران را به نقد و انتقاد میکشد.
به گمان او: “ادبیات مشروطه به لحاظ محتوا تا حدود زیادی رویکرد انتقادی نسبت به مظاهر فساد و انحطاط قاجاری دارد. اما به گونهای تعمدی و یا سهلانگارانه ما بین سنتهای قدیمی و تعالیم دینی از یک سو، و رسوم منجمد و متحجر و غلط و ساختار فرتوت استبداد کلاسیک ایران تفاوتی نگذرانده و تحت لوای مبارزه با مظاهر فساد و انحطاط قاجاری به سنت ستیزی و دینگریزی و ترویج سکولاریسم و غرب زدگی شبه مدرن روی میآورند.
البته این رویکرد در نویسندگان و شاعران مختلف مشروطه در حد و اندازههای متفاوت وجود دارد. اما به هر حال جهتگیری غالب این ادبیات، سنتستیزی و دین گریزی و حتی استهزاء روحانیت و هویت اسلامی اعتقادات مردمی است”.
ادبیات زمینهساز مشروطه در قلمرو نثر و نظم با نویسندگان و شاعرانی چون: میرزا فتحعلی آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف تبریزی، زینالعابدین مراغهای، «حاج سیاح»، میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر، میرزا آقاخان کرمانی، «ادیب الممالک فراهانی»، «ایرج میرزا» و به هنگام در گرفتن امواج نهضت با تصانیف «عارف قزوینی» و برخی منظومههای او قدم به عرصه گذاشت. ادبیات مشروطه را در قلمرو نثر و نظم میتوان مورد بررسی قرار داد. در این کتاب و در دو فصل به گونهای اجمالی به بررسی آراء و آثار این افراد پرداخته شده است.
دیدگاهی دارید؟