توضیحات
دکتر پاریزى خود مى نویسد: بعضى از کتابهاى جدید من، از شکم کتابهاى گذشته خارج شده است. ـ یا به عبارت دیگر بعضى از کتابهاى من زایمان کرده اند ـ کتاب تازه از شکم درآورده اند.
مثلاً کتاب «خود مشت مالى» اول یک مقاله بود در کتاب «اژدهاى هفت سر» و بعد از شکم آن کتاب درآمد و خود کتاب جداگانه شد.
هم چنانکه «شاهنامه آخرش خوش است» اول فصلى بود از کتاب ناى هفت بند. یا کاسه کوزه تمدن ـ مقاله اى گمنام بود ـ در گوشه مار در بتکده کهنه، آن مار تخم گذاشت و کاسه کوزه تمدن از دنباله اش از پوست بیرون آمد.
دیدگاهی دارید؟