0

 

کسوف


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

در طول این رمان که ادامه داستان پیش بوده است جیکوب به موجب آن که بلا ادوارد را به او ترجیح داده غمگین است ولی ویکتوریا در سیاتل در گوشش می باشد تا یک ارتش خون آشامی تشکیل دهد و از سمت آن خانواده کالن‌ها و بلا را بکشد و از بین ببرد.در همین زمان هم ادوارد از بلا به صورت غیر رسمی خواستگاری می‌کند و زمانی بعد جیکوب با متوجه شدن این موضوع نگهداری از آنها را در روبروی لشکر خون‌آشام‌ها رها می‌کند….

از متن داستان: در سکوتی مرگ بار ، ناگهان تمام جزئیات با انفجاری از درک پیش رویم قرار گرفت. چیزی که ادوارد نمی خواست من بدانم . چیزی که جیکوب نخواسته بود از من مخفی کند …
این جریان هیچ وقت تمامی نداشت ، اینطور نیست؟

همه ی تلاش های ما برای استفاده از ترفند ، نا فرجام مانده بود .
با قلب یخ زده ام ، او را می دیدم که برای دفاع از من آماده می شد ، اگر چه تعداد دشمن ها از او بیشتر بود . می دانستم که در این لحظه نباید انتظار هیچ کمکی را داشته باشیم . اعضای خانواده اش برای نجات جان خود می جنگیدند ، درست همان طور که او از جان من و جان خودش دفاع می کرد .
چشم های تیره ای که در آنها اشتیاق شدیدی برای مرگ من دیده می شد ، در انتظارلحظه ای بودند که حامی من تمرکز حواسش را از دست بدهد و بدون شک ، چنین لحظه ای مرگ من را رقم می زد.
در جایی بسیار بسیار دور ، در اعماق جنگل سرد و یخ زده ، گرگی زوزه می کشید .

توضیحات تکمیلی

نویسنده

استفانی میر

مترجم

احسان نصرتی

تعداد صفحات

588

حجم (مگ)

9.5

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟