توضیحات
کابوس
فاطمه و سیمین دو دوست هستند که هر دو دانشجوی رشتهی پزشکی هستند. سیمین که دختر یک پزشک است و فاطمه دختر یک تاجر که در آستانه ازدواج با پسرخالهاش فرهاد است که جنگ آغاز میشود.
فاطمه پزشک و دختر یک تاجر است که در دوران دانشگاه خواستگاری به نام ایرج قهرمانی دارد اما به دلیل اینکه وضعیت و موقعیت اجتماعیاش به آنها نمیخورد به پسرخالهاش جواب مثبت میدهد و برای ادامه تحصیل قصد رفتن از ایران را دارند که جنگ آغاز میشود و فاطمه که یک پزشک است قصد دارد بماند و مجروحین جنگی را درمان کند. اما فرهاد موافق فکر و ایدهی او نیست و قصد رفتن از ایران را دارد. اما فاطمه تصمیم خودش را برای موندن و کمک مردم کشورش گرفته.
دیدگاهی دارید؟