توضیحات
مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد
در پشت جلد کتاب میخوانیم: یوناسُن رمان خود را کتابی توصیف کرده که به نحوی هوشمندانه بسیار ابلهانه است و آلن، قهرمان رمانش، را منِ دیگر خود میبیند. بارها دست به دامن او شده تا از پنجره فرار کند و زندگیاش را از بیخ و بن تغییر بدهد.
کتاب « مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » رمانی است سرراست و مفرح و شگفتانگیز و گاه حتی قهقههآور که با هوشمندی و تخیلی غنی شخصیت اصلیاش را ناخواسته در میانه مهمترین رخدادهای تاریخی قرار میدهد. آلن کارلسن سرحالِ سهلگیر و «باری به هر جهت» نمونهای به یادماندنی به دست میدهد که «هیچ وقت برای شروع دیر نیست.»
آلن کارلسن پیرمردی صد ساله است که در خانهی سالمندان زندگی میکند. او تصمیم میگیرد در روز جشن تولدش از پنجره فرار کند. در ایستگاه قطار با جوانی روبهرو میشود که از او درخواست میکند مراقب چمدانش باشد تا به دستشویی برود و برگردد اما اتوبوس سر میرسد و جوان هنوز در دستشویی است، پس آلن با چمدان راهی سفر میشود، سفری پرماجرا.
کتاب « مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » داستانِ پرماجرا و جذابی دارد و در دو بخش، به صورت یکی در میان، روایت میشود. راوی در یک بخش به ماجراهای آلن بعد از فرار و در بخش دیگر به زندگی آلن ـ از تولد به بعد ـ میپردازد. زبان اثر طنز است و سرنوشت قهرمان قصه، آلن کارلسن، با اتفاقات واقعی تاریخی پیوند میخورد.
دیدگاهی دارید؟