توضیحات
تماما مخصوص
کتاب تماما مخصوص همانند اسمش، خاص و خواندنی است و فقط عباس معروفی است که میتواند رمانی بنویسد تماما مخصوص، رمانی تلخ مثل غربت، رمانی سرد مثل تنهایی، رمانی عمیق و زیبا پر از عشق و جنون مثل زندگی.
تماما مخصوص که آخرین کتاب عباس معروفی است، داستان زندگی “عباس ایرانی”، روزنامه نگاری تبعیدی است که بعد از آشفتگیهای سیاسی دهه شصت مجبور به فرا ر از ایران و مهاجرت به آلمان میشود. راوی کتاب خود عباس ایرانی و پررنگترین شخصیت داستان هم خود اوست.
بخشی از رمان تماما مخصوص:
داشتم فکر میکردم هرکسی از جنگ یک چیزش را میبیند. به نظر من در هر جنگی باید به دو چیز نگاه کرد؛ یکی به کفش مردم، و دیگر به دندان بچه ها. اینها نشان میدهند که یک جنگ چقدر فاجعه آمیز بوده.
تاریخ مثل یک صفحهی کاغذ است که ما روی پهنهاش زندگی میکنیم و درد میکشیم، دردی به پهنای کاغذ.
آدم در تنهایی است که میپوسد و پوک میشود و خودش هم حالیش نیست. میدانی؟ تنهایی مثل ته کفش میماند؛ یکباره نگاه میکنی میبینی سوراخ شده، یکباره میفهمی که یک چیزی دیگر نیست.
خیلیها فکر میکنند سلامتی بزرگترین نعمت است، ولی سخت در اشتباه اند. وقتی سالم باشی و در تنهایی دست و پا بزنی، آنی مریض میشوی، بدترین نحوستها میآید سراغت، غم از در و دیوارت میبارد، کپک میزنی. کاش مریض باشی، ولی تنها نباشی.
دیدگاهی دارید؟