توضیحات
بر می گردیم
پری بعد از ده سال، به همراه دو پسرش، از دُبی به بندر برگشته است تا از همسرش جدا شود. هیچ کس از برگشت پری خوشحال نیست؛ نه مادرش، نه خانواده و نه اهالی بندر. فقط پرویز، پسر دایی پری، از برگشتنش استقبال می کند….
پری و پرویز سالها پیش به هم علاقهمند بودند و قرار بود با هم ازدواج کنند، اما به دلایلی این ازدواج به انجام نرسید. حالا پری از سفر برگشته، اما پرویز مدتی است که با مدینه نامزد کرده است و قرار است به زودی با هم ازدواج کنند.
پرویز پیگیر کار دادگاه دختر عمهاش است. در همین حین برادرشوهر پری، پدر مدینه را از اقدامات دامادش آگاه میکند و ناگهان اتفاق تازهای رخ میدهد….
دیدگاهی دارید؟