توضیحات
پنجره
پنجره داستان عاشقانهی دختری با دبیر ادبیاتش است که البته پس از سالها و با رخدادهای بسیار سرانجام در میانسالی به هم میرسند.
گرچه هیچ اشارهی مستقیمی به زمان وقوع حوادث نمیشود اما از بستر ماجراها مثل دبیرستان دخترانهای که معلمان مرد دارد میتوان فهمید که مربوط به دوران پیش از انقلاب است.
شخصیت اصلی ماجرا دختری در سالهای پایان نوجوانی است که کل داستان را از زبان او میخوانیم و گرچه علت و انگیزهی رفتارهایش چندان روشن نیست اما با حال و هوایی که آن را به عنوان دوران بلوغ میشناسیم هماهنگی دارد.
در داستان هیچ نشانهای که حوادث یا شرایط سیاسی و فضای جامعه را شرح دهد وجود ندارد (تنها در بخشی از داستان که به آشنایی راوی با دختری به نام ورده اختصاص دارد اشاره میشود که آنها جزو ایرانیانی هستند که از عراق رانده شدهاند) با اینحال داستان منعکس کنندهی روابط اجتماعی دوران خودش هست، از نوع مناسبات بین همسایگان گرفته تا روابط و شکل خانواده در آن دوران که گرچه شاید در زمان نوشتن رمان آنقدر ویژه به حساب نمیآمده و نیت خاصی از شرح و ثبت آن نبوده اما در نگاه امروز گویا ثبت شکلی از روابط خانوادگی را انجام داده است.
دیدگاهی دارید؟