توضیحات
بیژن و منیژه: داستانی از روزگاران پهلوانی ایران
داستان بیژن و منیژه از داستان های زیبای شاهنامه ی فردوسی است. در این داستان، مهر و وفا و کینه و تنگ نظری، دوستی و دشمنی، نیکی و بدی، دادگستری و بی عدالتی، راستی و کژی، شادمانی و غم، مردی و نامردانگی، روی در روی هم صف آرایی می کنند و سرانجام حق بر ناحق چیره می شود. پایان خوش داستان بر گیرایی آن افزوده است.
از نگاه فردوسی ، پروردگار دادگستر که خود هدایتگر خلق است پیمودن راه راست را از همگان می خواهد؛ زیرا با اسباب عقل و دانش و دین ، آن را از راه کژ نمایان کرده است و کاری را در جهان بهتر از راستی نمی داند چنان که همه ی کاستی ها را از کژروی می داند: به هر کار در، پیشه کن راستی چو خواهی که نگزایدت کاستی به کـژّی، تو را راه، تاریک تر سوی راسـتی، راه ، باریک تر ز خشنودی ایـزد اندیـشه کن خردمنـدی و راستی پیشه کن
دیدگاهی دارید؟