0

 

مرد تنها (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

مرد تنها

اقعاً آیا این یک تقدیر محتوم است؟ وقتی در آستانه موفقیت های بزرگ قرار داری ناگهان همه چیز خراب می شود؟ آیا همیشه این گونه است؟ این داستان را بشنوید؛ شاید راهی به سوی این راز بیابید.

«بِن دَنیِل» در سن بیست سالگی موفق شد در دانشگاه بُخارست پذیرفته شود، او برای تحصیل مجبور بود از زادگاهش «دانس ووک» به بخارست، پایتخت رومانی برود. او از خانواده اش خداحافظی کرد و به راه افتاد….

اما قول داد که برای کریسمس حتماً به آنها سر بزند. بِن در راه مدام به این فکر می کرد که برای تأمین هزینه هایش باید شغل مناسبی داشته باشد. او تا آن روز توانسته بود دو مجموعه شعر به چاپ برساند و از برخی روزنامه‌ها قول همکاری گرفته بود. با ورود به دانشگاه توانست در مسابقه ی ورودی کانون دانشجویان امتیاز خوبی کسب کند و با کمترین هزینه، از امکانات کانون برای اسکان استفاده کند. همچنین توانست در سرویس حوادث روزنامه ی «امید» مشغول به کار شود.
چهار ماه گذشت و کریسمس نزدیک بود و بن خود را برای سفر به زادگاهش آماده می کرد، اما سردبیر روزنامه، خانم هِلِن، به او گفت باید سفرش را به تأخیر بیندازد؛ چرا که خبرنگاران در کریسمس روزهای پر مشغله ای را خواهند داشت. بن با ناراحتی به کانون برگشت و از این موضوع بسیار آشفته بود.
بعد از کریسمس به او اجازه داده شد که به سفری ده روزه برود، اما…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ادوارد بریمیس

عوامل

ترجمه / اقتباس شنیداری
ابوالفضل پاشا
تهیه‌کننده رادیویی
عذرا وکیلی

گویندگان

میکائیل شهرستانی , مهرخ افضلی

حجم (مگ)

33

مدت زمان (دقیقه)

105

دیدگاهی دارید؟