0

 

کلمبا (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

کلمبا

دختری به نام کلمبا، آتش خون خواهی پدر مقتول خویش را در دل برادر جوانش برمی‌افروزد و مردم جزیره و دوستانش نیز این آتش را دامن می زنند؛ تا اینکه …

سال ۱۸۰۰ میلادی، به سمت جزیره کورس زادگاه ناپلئون:
شب قشنگی بود. ماه با نوری ملایم می تابید و کشتی آرام در دل آبها حرکت می کرد. دوشیزه لیدیا با خدمتکارش روی عرشه ایستاده بود و به دریا زل زده بود. لیدیا و پدرش، سرهنگ، به سمت جزیره کورس در سفر بودند. آنها فکر می کردند تنها مسافران کشتی هستند، اما لحظه آخر پسر جوانی سوار کشتی شد. اسمش «اورسو» بود؛ ستوان ارتش ناپلئون.
اورسو پسر جذابی بود. عضو یکی از خانواده های قدیمی و اصیل جزیره کورس. سرهنگ بلافاصله از اورسو خوشش آمد، اما حواس لیدیا پیش آوازی قدیمی بود که ناخدا می خواند؛ این آواز درباره «خون خواهی» بود.

انتقام چیزی مربوط به تاریخ گذشته نیست، همین امروز هم بسیاری بر این باورند که رأساً، به جای قانون، وارد مقوله مجازات مجرم شوند؛ مخصوصاً درخصوص قتل‌های غیر عمد…. با شنیدن این داستان شاید ریشه این خلق و خوی بشری تا اندازه‌ای بر ما عیان شود …
*کتاب:
Colomba (۱۸۴۰)

توضیحات تکمیلی

نویسنده

پروسپر مریمه

مترجم

ترجمه / اقتباس شنیداری
مونا خسروی
تهیه‌کننده رادیویی
علیرضا محمدنیا
صدابردار
حسین اولیاوش

گوینده

نگین خواجه نصیر , فرزاد شیرمحمدی

حجم (مگ)

30

مدت زمان (دقیقه)

90

دیدگاهی دارید؟