توضیحات
خاتم سلیمان نبی
سلیمان نبی (ع) به جانشینی پدرش (حضرت داوود “ع”) منصوب میشود، اما برادرانش با این انتخاب مخالفاند و با پدر، و بعدها باسلیمان، میجنگند.
برادران سلیمان (ع) سعی می کنند از قدرت ساحران قوم بنیاسرائیل استفاده کنند تا وی را نابود کنند، اما سلیمان (ع) که به اذن خداوند قدرت و شگفتیهای بسیاری به دست آورده است، همه دشمنانش را شکست میدهد.
وقوع یک امتحان الهی سلیمان (ع) را متزلزل میکند و این اتفاق مرگ کودک نوزاد اوست؛ ازطرفی، صخر (دیو بدسیرت) موفق میشود که خاتم سلیمان نبی (ع) را با خدعه و نیرنگ از همسرش (جلاله) بگیرد. سلیمان بیخبر قصرش را ترک می کند و به لب دریا میرود و با صیادان زندگی می کند و بعد از ۴۰ روز بخشیده میشود.
وی خاتم را در دل ماهی پیدا کرده و به قصر برمیگردد، در همین حین هدد برای او از ملکه سبا و مردمانش که آفتاب تابان را میپرستند، خبر می آورد. در ابتدا سلیمان سعی دارد ملکه بلقیس را با نامه ای به یکتاپرستی دعوت کند اما…
دیدگاهی دارید؟