توضیحات
سمرقند
نگاهی آزاد به کتاب سمرقند، نوشته امین معلوف
اما در کتاب معلوف، سمرقندی که خیام به کشف آن میرسد، آمیخته به شراب تلخ اشعارش است: خاصِ شاعری حساس با نگرشی به کلی متفاوت به لحاظ فلسفی که بر اساس آن جست و جو در ویرانههای شهر، به سمرقند و یا سمرقندهایی عظیمتر راه خواهد برد. آن هم نه برای ارضای غرور بشری به دلیل برپا کردن چنین شهرهایی، بلکه برای یادآوری فناپذیری هستی. فناپذیری آدمی و یا هر آنچه که از اوست. چنانکه میگوید: «آنچه از یک شهر باقی میماند، نگاه بیتفاوتی است که شاعری مخمور بر آن میافکند».
چشمان خیام در عین «مخموری»، هنوز آنقدر هشیار است که از نابودی شهرهای پیشین با همه ی عظمتشان، به عبرتی فلسفی رسد: درک لحظهی وجودیای که در آن «هستیم». برای فهمیدن چنین عبارتی، میباید به عمق نیستی نظر کرد و به آن باور داشت.
این باور که نیستی بر هستیمان غلبه دارد: «از خاک برآمدن و بر باد شدن…»؛ از این رو نگاه کاوشگرِ فیلسوف و شاعرِ جوان، فقط مسحور زیباییهای ظاهری سمرقند نیست بلکه به سمت ویرانههای اطراف آن نیز پر میکشد تا با تأثری دلهرهآور و در عین حال شادی بخش، چهرهی روی کوزهای شکسته و یا قطعهی نقاشیِ به جا مانده بر دیوارِخرابهای را تشخیص دهد و به درک عمیقتری از «فناپذیریِ هستی»ای رسد که انسان را در برگرفته است. انسانی که با تمامی آرزوها و تمنایی که نفس هستی در او ایجاد کرده، این اشیاء را در عمر ناپایدار خود، به لمس و ادراک خویش درآورده است.
*سمرقند (فرانسوی: سامارکند) یک رمان داستانی است که نویسندۀ فرانسوی و لبنانی، امین معلوف، نوشته است. این رمان ، روایت عمر خیام، شاعر قرن نهم میلادی است. او این رمان را در سال ۱۹۸۶نوشت.
دیدگاهی دارید؟